>>محمد نصرتی ( سه شنبه 87/12/27 :: ساعت 3:16 صبح)
بعد از پایان دوران دانشجویی، همیشه حسرت تکرار آن زمان در دلم باقی است. وقتی آن زمان را مرور میکنم، از اینکه نتوانستهام بهرهی کافی ببرم افسوس میخورم.
دوران دانشجویی از بهترین دورانهای زندگی ماست. دورانی که در تعیین چگونگی آیندهی ما بسیار مؤثر است. در این زمان شخصیت مستقل ما در حال شکلگیری است. مسیری که در دوران دانشجویی در حال ترسیم آن هستیم، همان مسیر آیندهی ما خواهد بود.
استقلال از خانواده، به دست آوردن استقلال فکری، فرصت تصمیمگیری برای خود، محیطی سرشار از نشاط جوانی، نداشتن مسئولیت خاصی غیر از درس خواندن، محیط علمی، احترام اجتماعی و... از دوران دانشجویی، دورانی طلایی ساخته است.
اما متأسفانه بسیاری از دانشجویان از این دوران بهرهی کافی نمیبرند و حتی عدهای دچار انحرافاتی میشوند که تا آخر عمر آنها را همراهی میکند. نظام ناقص آموزش عالی، نبود هدف و انگیزهی تحصیلی مناسب و عوامل دیگری که در کتاب مفصل بحث خواهیم کرد، دانشجویان را از علمآموزی منحرف میکند.
استقلال فکری و عملی، تعدد افکار و عقاید، وجود افکار منحرف، نداشتن بنیانهای مستحکم اعتقادی، ضعف عملکرد پایگاههای دینی از جلمه مرکز معارف در دانشگاه و... از جلمه عواملی است که موجبات انحراف فکری را برای دانشجویان به وجود آورده است.
به نظر من علت اصلی این مسائل عدم شناخت صحیح دانشجویان از شرایط خود و دانشگاه میباشد. نبود منبع شناختی مناسب که در بدو ورود به دانشگاه دانشجویان را برای مواجهه با واقعیات آماده کند، بسیار مشهود است. اگر در دوران دانشجویی خودم، از تجاربی که بعد پایان این دوارن به دست آوردم، بهرهمند بودم، حتماً تصمیمهای بهتری میگرفتم و عملکرد بهتری داشتم.
این چنین شد که تصمیم گرفتم با گردآوری تجارب خودم و دیگر دانشجویان همچنین مطالعه کتب و مقالات مربوط به زندگی دانشجویی کتابی راهنما برای دوارن دانشجویی تدوین کنم.