>>محمد نصرتی ( پنج شنبه 88/1/20 :: ساعت 7:37 عصر)
* ما این نوع رابطه را در اصطلاح، رابطه دوست پسری و دوست دختری مینامیم. تصور کنید پسری را که با چندین دختر و دختری را که با چندین پسر رفاقت دارد.
* سؤال: هدف از این دوستی چیست؟
.....در حالت اول مراد ارضای میل جنسی و لذت است. که این مسئله از نظر دینی، عرفی و عقلی حرام و غلط است.
.....در حالت دوم این دوستی مانندِ دوستیِ دو پسر یا دو دختر با هم خواهد بود که قصد سوءی از این دوستی نیست.
* در این حالت این سؤال مطرح میشود که: آیا شما واقعاً میتوانید همانگونه که با یک همجنس خودتان دوستِ صمیمی هستید با یک نفر از جنس مخالف، دوستی کنید؟
* از نظر اسلام، رابطه با جنس مخالف اگر به قصد لذت باشد حرام است. این لذت شامل هر نوع لذتی از جمله دیداری و شنیداری میشود. اکنون شما ببینید با چه هدفی میخواهید با جنس مخالف دوستی کنید. آیا واقعاً هیچ قصد لذتی در آن وجود ندارد؟
* این ورطه آنقدر جذاب است که حتی حضرت علی علیه السلام و پیامبر صل الله علیه و آله از سلام دادن به دختران امتاع میورزند. شما از این معصومین که با ایمانتر و محکمتر نیستید. اکنون قضاوت با خود شماست.
* شما بالاخره انسان هستید و شهوت دارید. چطور ممکن است با جنس مخالف دوستی داشته باشید ولی هیچگاه ذرهای نفس شما تحریک نشود. این نوع دوستی مثل حرکت بر روی یک تار مو بر روی درهای عمیق میباشد.
* البته یک نکته مهم اینجا وجود دارد. بحث دختر (پسر)عمو یا دختر(پسر)دایی مقداری متفاوت است. شما با اینها از ابتدای عمر زندگی کردهاید و دیدن این افراد برای شما بسیار عادی شده و مزهی شهوانی آنها کمرنگ شده است. از طرف دیگر این برخوردها همواره تحت نظارت خانودهها است. بنابراین شما نمیتوانید دوست داشتن دختر(پسر)عموی خود، بدون اینکه به گناه بیافتید را با دوست داشتن جنس مخالف، خارج از چهارچوب خانواده مقایسه کنید.
* بنابراین دوستی با جنس مخالف در حالت دوم نیز از نظر عقلی، عرفی و دینی(سیرهی معصومین علیهما السلام) غلط است.
.....در حالت سوم هدف از دوستی با جنس مخالف، برطرف کردن احساس تنهایی عاطفی است.
* با این هدف خواه یا ناخواه این دوستی به دلیل کششِ فوقالعاده بین دو جنس، به دلبستگی میانجامد.
* این دلبستگی تنها زمانی که به ازدواج ختم شود، مشکلزا نیست و در غیر این صورت باعث تذلذل پیوند زناشویی میشود. شما تصور کنید که همسر شما غیر از شما به کسان دیگری از جنس مخالف دلبستگی و رابطه دارد. آیا واقعاً میتوانید زندگی را ادامه دهید.
* با فرض اینکه قرار است این دلبستگی به ازدواج ختم شود، این مسئله تنها باید با یک نفر از جنس مخالف باشد نه چند نفر.
* از طرف دیگر این نوعِ دوستی، مخالف عرف جامعه و سنتهاست و احتمال اینکه این ازدواج مقبول خانوادهها قرار گیرد بسیار ضعیف است.
* نکتهی ظریفی که اینجا وجود دارد این است که عدهای (مخصوصاً پسرها) با هدف ازدواج، به دوستی با جنس مخالف رو میآورند ولی چندی بعد به خاطر کشش قوی جنسی، کارشان به روابط نامشروع میانجامد. سپس تمام این حرفهای عاشقانه را فراموش کرده و به سراغ کس دیگری میروند.
* نفس قانع نیست و حاصل این نوع صمیمیت، تنها بیوفایی است. بعد از مدتی که از فرد بهرهی کافی برده شد (بهرهی جنسی، مالی یا هر چیز دیگر) به سراغ کسی دیگری میرود و تنها بیآبرویی و مشکلات روحی و مادی برای او باقی میگذارد. جالب اینجاست که او نه تنها به فرد مقابل لطمه وارد میکند بلکه خود نیز دچار همین مشکلات میشود، تنوعطلبی باعث کاهش آرامش روانی و افزایش التهاب میشود. او هرگز نمیتواند به ازدواج تن بدهد و همیشه باید در حسرت عشق واقعی بماند.
* بنابراین دوستی با جنس مخالف در این حالت نیز غلط است مگر اینکه بخواهد به حالت چهارم که در ادامه توضیح میدهیم بیانجامد.
.....در حالت چهارم این دوستی به عشق تبدیل میشود که هدف آن تشکیل زندگی عاشقانه خواهد بود. خوب در این حالت انسان فقط و فقط عاشق یک نفر از جنس مخالف خواهد شد نه ده نفر. عشق، خصلت یگانگی دارد و انسان فقط عاشق یک نفر میشود ولی نفس، تنوعطلب است و نمیتواند به یکی قانع باشد.
* دوستی با این هدف، قوانین و آداب خود را دارد. اگر شما با این قصد بخواهید با جنس مخالف ارتباط برقرار کنید، باید با نظارت خانوده و در قالب خواستگاری باشد.افراد در مقابل جنس مخالف نمیتوانند به کارهای عادی خود بپردازند. بعضی دانشجویان به دلیل اینکه در کلاس درس جنس مخالف نشسته است، به فعالیتهای کلاسی نمیپردازند. آنها میترسند که این رفتارها به عنوان خودنمایی تلقی شده و گناه شرعی کرده باشند. علاوه بر این از نگاههای جنس مخالف هراس دارند و همیشه در حال مخفی کردن خود از این نگاهها هستند.