سردرگمی دانشجو

تقریبا همه دانشجویان ایران دارای نوعی سردرگمی هستند

چرا چرا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

• آنچه از دانشگاه در ذهنمان بود با آنچه می بینیم متفاوت است.
• ایده‌آل‌های ذهنی ما به واقعیاتی تلخ تبدیل شده است.
• دانشگاه به کارخانه‌ای تبدیل شده است که از یک طرف افراد دیپلمه وارد شده و از طرف دیگر افراد با مدارک مختلف خارج می شوند.
• دانشگاه مانند مجسمه‌ای آهنین با دانشجویان رفتار می کند.
• هیچ کس در دانشگاه به فکر این گونه دغدغه‌های دانشجویان نیست.
• هیچ حرفی را نمی‌شنود و فقط به کار خود مشغول است.

اما نکات دیگری نیز هست:

• ما تازه مستقل شده‌ایم و تازه با مشکلات زندگی مستقل آشنا شده‌ایم (مخصوصا دوستان خوابگاهی).
• در دانشگاه گزینه‌های بسیار زیادی برای فعالیت وجود و ما می‌توانیم به هر کدام که می‌خواهیم بپردازیم.
• تیپ‌های مختلف، عقاید مختلف،رفتارهای مختلف، گروه‌های دوستی مختلف، گروه‌های دانشجویی مختلف و فعالیت‌های زیادی وجود دارد که ما واقعاً در انتخاب درست می‌مانیم؟
• و البته هیچ راهنمایی جامعی در دانشگاه برای شما وجود ندارد؟

در یک کلام خیلی کارها را که می‌خواستیم بکنیم، نمی‌شود کرد و خیلی کارها را که برایمان مهم نبود می‌توانیم بکنیم.

می‌‌گویی چرا سردرگمی، می گویم مگر این‌ها که گفتم در انسان سردرگمی ایجاد نمی‌کند.

در دل دانشجو

* عدم تطابق تصویر ذهنی دانشجو از دانشگاه با واقعیات دانشگاه برای بسیار ناراحت کنند است.

* دانشجو، با انگیزه بالای علم آموزی تحقیق، پژوهش و تولید علم وارد دانشگاه می‌شود.

* دانشجو با قدرت خلاقیت و نوآوری بالا وارد دانشگاه می‌شود.

* اما او چند روز بعد می‌فهمد دانشگاه چیزی جز همان دبیرستان نیست فقط کلاس‌ها بزرگ‌تر  و کتابها کلفتر شده است.

* هیچ کس در او ایجاد انگیزه نمی‌کند.

* دانشگاه و اساتید او هیچ توجهی به او ندارند.

* هیچ می‌دانستید قدرت خلاقیت در دوران دانشجویی به حداقل خود می‌رسد.

سلام به همه دانشجویان ایران زمین